




می رویم کلاس، به ما درس می دهند؛ و بعد از ما می خواهند بریم تمرین کنیم.
این روش تعدادی سوال را بی جواب می گذارد:
با چه انگیزه ای سراغ تمرین و تکلیف برویم؟
چه کسی ایراداتمان را رفع خواهد کرد؟
چطور اشتباهات را تکرار نکنیم و به خاطر بسپاریم؟
یک کلام بگویم، کمترین نقد وارد بر این روش بهینه نبودنش است. در بهترین حالت، هر کدام از ما بعد از کلاس چندین سوال بی پاسخ، و مجموعه ای از اشتباهات را با خود به همراه می بریم چون طبیعی است که یک بار شنیدن یک مطلب با توانایی و تسط انجام دادن آن بسیار متفاوت است. مثلاً اگر ما بخواهیم نجاری بیاموزیم، هیچ وقت انتظار نداریم با یک بار تماشای یک فرایند چوب بری از پشت شیشه، تمام مهارت استاد آن کار را بدست بیاوریم. مهارتهای چشم و گوش با مهارتهای دست و بدن متفاوت اند.
خوب، دست کم برای زبان آموزی، یک راه عالی وجود دارد.
به جای اینکه با ذهن خالی و منتظر درس، سر کلاس برویم، درس را از پیش بخوانیم و تمرین کنیم. البته با رعایت نکات زیر:
محتوایی که استفاده می کنیم، به طور تخصصی برای همین کار طراحی شده باشد.
از قبل به استاد و همکلاسی هایمان بگوییم چنین قصدی داریم تا همه در یک فاز باشند 🙂
رقابت را حذف کنیم و